هوالمحبوب
.
خواستم سرسري رد شوم از شما ولي اينبار هر چه فکر کردم ديدم نه مي شود نه امکانش هست
نه من ساکت مي شوم نه شما راضي مي شويد
نه من آرام مي شوم نه شما حلال مي کنيد .!
راستش را بگويم ديدم نمي شود که آخر کار وقتي دستهاي مرا بخاطر بي تفاوتيهايم مي بندن شما با دستاني باز شايد، شايد به نجاتم بياييد
ديدم خيلي ناجوانمردي است هم زمان بيداري شما ظلم شد به شما هم زماني که به خواب رفتيد و من چيزي نگويم و ننويسم و نخوانم
ديدم حق کشي است اينهمه عاشق و شيدا براي شما پيدا شود با هر رنگ و فکر و مسير و من نباشم ميان آنها حتي اگر شعاري باشم
.
.
وقتي شما آمديد ابرها به تکاپو افتادن زمين عرق شرم بر جبين داشت قاصدک با بوسه هاي به استقبال لباس هاي سه رنگتان آمد
وقتي شما آمديد همهء طفل هاي نا آرام در سينهء مادرانشان آرام گرفتند
وقتي شما آمديد هياهو در شهر گم شد
وقتي شما آمديد آسمان چادر مهرباني اش را بر سر کشيد
وقتي شما آمديد دلها پريشانتر شد
.
مي بينيد هواي حوالي ما چقدر خوب شده است ؟
.
کاش هميشه کنار ما باشيد
هواي شهر پر از خوب شده است .!




دلنوشته اي براي شهداي غواص


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازی های روز دنیا فروش کالای ساختمانی #فالوئر کاملا رایگان بانک نمونه سوالات آزمون های استخدامی Leonard دفتر آشپزی سامانه ی تبلیغاتی درج آگهی رایگان علوم و فناوری های شناختی فروشگاه لوازم خانگی سعادت پور